سلام به همه دوستای خوبم (نگاه اول )

سلام به همه دوستای خوبم

این روزا حال و هوای دانشگاه ما ( هاتف) خیلی عجیبه ../

نمی دونم چرا دارم این چیزارو می نویسم اما ...

اکثر بچه های اتوبوس 8 ترم آخرشون بوده و دیگه شاید... شاید ، گاهی بیان دانشگاه . همه ی دلخوشیمون شده این وبلاگ... ، چون می دونیم هر جا که باشیم ، اینجا دیگه جمعمون جمع  .

یادش بخیر اسفند 90  ....

بچه ها یادتونه ، همیشه بعد اینکه می خواستیم از فکه ، طلائیه ، شلمچه و... برگردیم علاوه بر اینکه حال و هوامون تازه شده بود ، دلهوره این رو داشتین که اتوبوسمون الان کجاست ؟!؟!؟!؟!؟ و به جای گشتن دنبال اتوبوس ، بیشتر دنبال چهره های آشنا بودیم ؟؟؟!!!

یادتونه توراه برگشت ، چقدر خودمون رو با بهانه های مختلف سرگرم می کردیم تا جالی خالی دوستامون ، که بین راه از ما جدا شده بودن رو احساس نکنیم؟! ،  اما نمی شد و با نگاه کردن به صندلی های خالی حسابی حالمون گرفته می شد ....

برنامه هایی که داخل اتوبوس اجرا می شد رو به یاد دارین ؟؟ البته به  جزء روز آخر...

( خیلی دوست دارم خاطرات اون روزا رو بنویسم اما نمی دونم برای شما هم جالبه که بشنوید یا نه .. اگه دوست داشتید درخدمتم .)

یاعلی

 

 



خدا می داند اگر پیام شهدا و حماسه های انها را به پشت جبهه منتقل نکنیم گنه کاریم . . .

نظرات شما عزیزان:

گمشده
ساعت16:36---24 خرداد 1391
پلاک عزیز ، خیلی قشنگ تشبیه کردی آره روزای آخر مهمان هاتف بودن و لحظه ها ی آخر تو اتوبوس 8 بودن و یه دلهره ای که پای ثابت شده : تموم شد...تموم ........................... ممنون میشم خاطرات رو زنده کنی تا این دلهره بیشتر از این عذابمون نده.......

!!!
ساعت13:32---22 خرداد 1391
سلام دوست عزیز.
عشق هم صاحب فتوا هست.اما...!!!!!!!!
دل پروانه رو امیدوار کن به پرکشیدن
آخه پر پروانه خیلی حساسه به حرارت(وقتی شمع می سوزه پروانه ام...!!!!).یاحق


بنده خدا
ساعت16:19---12 خرداد 1391
یا هو
سلام
جریان این روز آخر چیه که واسه همه سوال پیش اومده ؟؟
موفق و پیروز باشید

یا علی


گمنام
ساعت10:27---11 خرداد 1391
سلام
منم موافقم ، فکر کنم همه بچه ها همین حال و هوا رو دارند.
ولی روز آخر هم برا من سواله؟؟؟
من هم خیلی دوست دارم خاطرات اون روزا برام تکرار بشه ولی افسوس که همه چی داره تموم میشه...
اما برام جالبه که خاطرات بچه ها رو بخونم ، پس بدونید منتظریم...
علی یارت


پلاک
ساعت9:11---11 خرداد 1391
بسم الله..
سلام
خیلی خوبه که این وبلاگ رو راه انداختید
سعی کنید ادامه بدید و برا شهدا بنویسید

موفق باشید

یا شهید


نوکر شهدا
ساعت22:44---10 خرداد 1391
میدونم به هیچ عنوان دیگه اون لحظه ها در کنار رفقا تکرار نمیشه ولی بازگو کردن خاطرات ، حداقل دوباره تا حدودی میبرتمون به روزهای آخر اسفند 90 ؛ اما یه سوال: چرا به جزء روز آخر... ؟!
-----------------------------------------
پلاک نمیدونم وقتی این مطلبت رو می نوشتی چه حسی داشتی ولی من وقتی خوندمش حسابی دلم گرفت ، منو گذاشت و پرکشید به اون روزها و لحظه ها و اون مناطق ، یه غم خاصی تو مطلبت بود.
علی یارت
یا حق


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:


برچسب‌ها:

نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 10 خرداد 1391برچسب:, توسط پلاک